زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

قاعده اشتراک





اشتراک، به معنای این است که گروهی در امری، شریک شوند
[۱] اقرب الموارد، تهران، دارالولسوه، ج۳ ص۵۲.



۱ - قاعده اشتراک در اصطلاح فقهی



در اصطلاح فقهی به این معناست که اگر حکمی در اسلام برای عده‌ای ثابت شد، آن حکم شامل همه مسلمانان ‌شده و در آن شریک هستند. حتی آنان که در زمان صدور حکم، وجود نداشته‌اند.
این قاعده در جایی اجرا می‌شود که در حکمی تردید شود قید یا حالتی در آن حکم دخالت داشته یا نه. مثلاً وقتی گفته می‌شود «ان الرجَل إذا نَسِی الرکوعَ أعادَ صلاتَه» (مرد وقتی رکوع را فراموش کرد، باید نمازش را اعاده کند)، حکم اعاده منوط به عنوان نسیان و فراموشی است نه بر عنوان رجل. پس رجل مدخلیتی در حکم نداردو حکم شامل زنان هم می شود و مختص به مردها نیست و احتمال مدخلیت عنوان مرد بودن هم با کمک قاعده اشتراک، زائل می‌شود. البته برخی از فقهاء در پاره‌ای از احکام گفته‌اند این حکم مختص به واقعه‌ای خاص است و نمی‌توان آن را تعمیم داد ولی این مطلب با قاعده اشتراک منافاتی ندارد چون در این موارد قرینه‌ای؛ مثل قضایا و قضاوتهای حضرت علی(علیه السلام) که افرادی آنرا نقل فرموده‌اند. وجود دارد که باعث شده حکم ظهور در آن موضوع و واقعه پیدا کند یا لاأقل احتمال اختصاص حکم به آن واقعه را قوی‌تر بکند وگرنه در غیر این موارد که تمامی امور دخیل در حکم، در ضمن حدیث آمده است، این احتمال با کمک قاعده اشتراک رفع می‌گردد.
این قاعده در سراسر فقه جاری است و می‌توان گفت که فقه مبتنی بر این قاعده است.
[۵] فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، ص۳۱۶.
چون، در بسیاری از احکام، حکم به صورت قضیه کلی نیامده است بلکه در جواب سوال اشخاص است و تا این قاعده ثابت نشود این احتمال وجود دارد که این حکم مختص به همان افراد، همان احوال و همان زمانها است.

۲ - مستندات قاعده اشتراک




۲.۱ - اتفاق قطعی علماء و اجماع محصل و منقول


اتفاق قطعی علماء و اجماع محصل و منقول آنها که به حد تواتر می‌رسد. شاهد این اتفاق نظر این است که آنان از اول اسلام تاکنون برای اثبات احکام شرعی، به ادله‌ای استناد می‌کرده‌اند که غالباً هیچ عمومیتی ندارند.

۲.۲ - ارتکاز جمیع مسلمانان


ارتکاز جمیع مسلمانان(حتی اهل سنت) و بدون شک این ارتکاز، مستند به مبدأ وحی و رسالت بوده است و این مطلب از روایات و استناد ائمه به آیات برای بیان حکم قضایای مختلف معلوم می‌شود.
[۱۰] قواعد فقهیه، فاضل لنکرانی، ص ۳۰۸.


۲.۳ - ضرورت دین یا لاأقل ضرورت فقه


ضرورت دین یا لاأقل ضرورت فقه، به نظر می‌رسد حکم بر اشتراک مکلفین در احکام، امری ضروری است.

۲.۴ - استصحاب


به این بیان که وقتی حکمی برای عده‌ای ثابت شد، قطعاً آن حکم، مختص به عدۀ خاصی نیست بلکه شامل همۀ موجودین است (متیقن سابق)، حال پس از معلوم شدن آن افراد، شک می‌کنیم که آن احکام، مختص به آنان بوده یا نه با وجود عدم دلیل بر اختصاص حکم به آنان، مقتضای استصحاب با بقای حکم برای افراد دیگر است.

۲.۵ - روایت ابی عمرو زبیری


«لأن حکم الله فی الاولین والاخرین و فرائضه علیهم سواء»
مراد از اولین و آخرین، جنس افراد موجود در صدر اسلام تا آخر جهان می‌باشد و طبق روایت، حکم خداوند عزوجل میان اولین و آخرین، مشترک و مساوی است.

۲.۶ - نبوی مشهور


«حُکمی علی الواحد حُکمی علی الجَماعة»
[۱۴] دارالمتترُه فی الاحادیث المشتهرة، ص۶۷، ح۱۹۹.

دلالت این حدیث هم بدین صورت است که مراد از جماعت عموم مسلمانان است نه جماعت خاصی از آنان و مراد از حکم رسول حکم خداست چون اوست که مبلّغ حکم خداست و این حکم اختصاصی به مخاطبین آن ندارد و شامل همه می‌شود.

۲.۷ - روایت مشهور


« حلالُ محمدٍ حلال الی یوم القیامة وحرامُه حرامٌ الی یوم القیامة»
[۱۶] الکافی، تهران، ج۱، ص۵۸، ح۱۹.

دلالت این روایت هم بدین صورت است که حلال محمد همان حلال خداست و این حکم اختصاصی به حلال و حرام ندارد و شامل همۀ احکام الهی می‌شود پس این نوع از احکام، شامل همۀ مکلفین می‌شود.
پاره‌ای از احکام در فقه، از این قاعده پیروی نمی‌کند ولی آن احکام از اول مختص به افراد خاصی صادر شده بود و مشترک نبوده، تا عدم اشتراک افراد در آن احکام، نقض این قاعده باشد. احکامی مثل تفاوت کیفیت قیام و قعود در نماز میان زن و مرد – جواز پوشیدن لباس طلا و ابریشم در نماز و لباس دوخته در احرام برای زنان، عدم وجوب جهاد و نماز جمعه بر زنان، کیفیت شستن دستها در وضو – احکام مختص رسول اکرم (صلی الله علیه و آله).

۳ - پانویس


 
۱. اقرب الموارد، تهران، دارالولسوه، ج۳ ص۵۲.
۲. ا العناوین الفقهیه، ج۱ ص۲۰.    
۳. عناوین فقهیه، ج۱، ص۲۷.    
۴. عناوین فقهیه، ج۱، ص۲۰.    
۵. فاضل لنکرانی، محمد، القواعد الفقهیه، ص۳۱۶.
۶. عناوین فقهیه، ج۱، ص۲۰.    
۷. القواعد الفقهیه، ج۲، ص۵۴.    
۸. عناوین فقهیه، ج۱، ص۲۳    .
۹. قواعد فقهیه ج۲، ص۵۵.    
۱۰. قواعد فقهیه، فاضل لنکرانی، ص ۳۰۸.
۱۱. قواعد فقهیه بجنوردی ج ۲، ص ۵۶.    
۱۲. عناوین فقهیه، ج۱، ص۲۲.    
۱۳. تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة ج۶، ص۱۳۳، ح۲۲۴.    
۱۴. دارالمتترُه فی الاحادیث المشتهرة، ص۶۷، ح۱۹۹.
۱۵. عوالی الئالی العزیزه فی احادیث الدینیة، ج۱، ص۴۵۶، ح۱۹۷.    
۱۶. الکافی، تهران، ج۱، ص۵۸، ح۱۹.
۱۷. عناوین فقهیه، ج۱، ص۲۵.    


۴ - منبع



پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام.    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.